از ترس، دُمش را روی کولش گذاشت و در رفت!
بی گُدار به آب نزن که پشیمان میشوی!
تو اول گلیم خودت را از آب بیرون بکش، …!
تو اول برادریت رو ثابت کن
پا توی کفش کسی کردن
دُم خود را روی کول گذاشتن
بی گُدار به آب زدن
گلیم خود را از آب بیرون کشیدن
کلاه خود را قاضی کردن
کلاه خود را سفت چسبیدن
تب تند زود به عرق میشینه!
هرکه بامش بیش، برفش بیشتر!
خواستن توانستن است!
آدم بیسواد کور است!
حساب به دينار، بخشش به خروار
حسد عميق تر از كك مي گزد.
حسد وفاداري را نمي شناسد.
حسد پير نمي شود.
حسود كور است.
حق بالاتر از قانون است.
حق شناسي بار سنگینی است.
حقيقت سنگين است لذا عده اي معدود حاضرند آن را حمل كنند.