گردشگران
ايرانی در راس گردشگران خارجی که از مقبره مولانا ديدار ميکنن، قرار دارن.
گفتنیه که در سالهای گذشته ترکیه تلاش زیادی کرده تا مولانا جلال االدین
را به عنوان یک شاعر ترک به جهان معرفی کنه.
قونیه شهری مذهبیه که در
مرکز کشور ترکیه و در شمال استان آنتالیا و جنوب آنکارا واقع شده. استان
قونیه از لحاظ مساحت بزرگترین استان ترکیه به شمار میره. جمعیت شهر قونیه
بیش از یک میلیون نفره. در قرن 13 میلادی، قونیه پایتخت علاءالدین کیقباد
پادشاه سلجوقیان روم بود و این شهر به برکت حضور پدر مولانا به یکی از
مراکز تدریس علوم دینی تبدیل میشه. بعد از فوت پدر، مولانا به وعظ و تدریس
علوم دینی در مساجد و مدارس قونیه ادامه میده. دیدار شمس تبریزی مولانا را
شوریده حال کرده و در وصل و هجرانش دیوان کبیر را سرود. پس از ناپدید شدن
شمس تبریزی، بنا به درخواست حسام الدین چلبی، مولانا مثنوی معنوی را به نظم
درمیاره. مولانا که از 14 سالگی به همراه پدر در قونیه زندگی میکرده در 17
دسامبر 1273 میلادی مصادف با 27 جمادی الاول سال 672 هجری قمری در سن 59
سالگی در قونیه از دنیا میره. مقبره مولانا هر ساله زیارتگاه عاشقانشه و
این شهر رو زنده نگه داشته ، طور که روزی پنج بار صدای اذان از گوشه و کنار
و از مساجد متعدد، زیبا و قدیمی اون شنیده می شه.
مقبره ی مولانا
که در حال حاضر به عنوان سمبل شهر قونیه از اون یاد می شه، در واقع محل
سکونت پدر و خانواده ی مولوی درموقع اقامتشون در قونیه بوده. پدر مولانا
بعد از مرگ در همون خانه به خاک سپرده شده و مجالس سماع مولانا نیز در همین
خانه برگزار می شده. مولانا نیز پس از مرگ در همین مکان دفن شد. همچنین
بهاءالدین، پسر مولانا، بعضی از اقوام و یاران و مقبره ی مولانا دارای گنبد
بزرگ سبز رنگ 16 وجهیه که مخروطی در بالای آن قرار داره. این گنبد در سال
1397 میلادی توسط کارابان اوغلو ساخته شده و بر بالای آن با هنر کاشی کاری
آیة الکرسی نقش بسته. در بالای در ورودی مقبره، این بیت شعر به زبان فارسی
نوشته شده است:
کعبة العشاق باشد این مقام هر که ناقص آمد اینجا شد تمام
زمانی
که وارد این فضای روحانی می شی، قدم به قدم با نوای نی و بوی عود، آهسته
آهسته حرکت می کنی و در جلوی مزار مریدان مولانا ادای احترام می کنی. سپس
به مقبره ی مولانا،
پسرش بهاء الدین و پدرش سلطان العلماء می رسی. بعد افراد دیگری از خاندان و
یارانش رو پشت سر می گذاری. پس از عبور از کنار قبرها می تونید از موزه
بازدیدکنین. در این موزه آثار به جا مانده از گذشتگان از جمله لباس، کلاه،
تسبیح، جانماز، قرآن های دست نویس و کتب نفیس دیگر، دیوان حافظ و سایر
اشیاء قدیمی به نمایش گذاشته شدند. پس از بازدید از موزه، نهایتا می تونین
این فضای معنوی را پشت سر بگذارید.
رقص سماع
سماع که در لغت
به معنی شنیدن، شنوایی و هرچیزیه که به اون مربوط می شست. در فرهنگ دراویش و
صوفیان به معنی جدا شدن از خود و فنا شدن در ذات اقدس الهیه. دراویش
معتقدن سماع در عارف حالتی را ایجاد میکنه که به اون وجد میگن. مراسم وجد و
سماع عموما در فضایی به شکل دایره انجام میشه. دایره نماد زمانه که آغاز و
پایانی نداره. شاید هم بی ارتباط با چرخش سیارات به دور خورشید نباشه.
دایره در فرهنگ دراویش نماد ابدیته. نی و دف مهمترین ابزار موسیقی دراویشه.
نوای موسیقی نی، نوای شکایت به درگاه الهیه و درویش از خدا میخواد که اونو
به اصل خودش برگردونه. در مراسم سماع علاوه بر نی و دف از ساز های رباب،
تنبور، تار و کمانچه نیز استفاده میشه. مولوی اعتقاد داشت اونچه که به صورت
عادی نمیشه توصیف کرد، میتوان در غالب شعر، موسیقی و رقص بیان کرد و اونچه
امروز مریدانش انجام می دن تقلیدی از اونچه که اون و اطرافیانش در قرن
هفتم می اندیشیده ست.
مراسم سماع در همه ایام سال در قونیه
برگزار میشه. در ایام بزرگداشت مولانا که مصادف با سالگرد وفاتش برگزار می
شه مراسم نمادین رقص سماع در سالنی که به همین منظور در قونیه ساخته شده
در چندین شب متوالی برگزار میشه. در این مراسم در ابتدا اشعاری از مثنوی
به زبان ترکی خونده میشه و بعد موسیقی با اجرای تک خوانی به زبان ترکی اجرا
میشه و بعد دراویش با لباس های بلند سفید و دامن چین دار و کلاه های بلند
نمدی، یکی بعد از دیگری به دنبال مولا یا مراد خودشون ظاهر میشن و بعد از
ادای احترام، شروع به چرخیدن میکنند. حرکات موزون مشخصه ی اصلی رقص
سماعه.
مراسم
سماع شامل چهار سلام ست که این چهار سلام هر کدوم معرف یک معنی خاصه. سلام
اول معرف شریعت، سلام دوم طریقت، سلام سوم حقیقت و سلام چهارم معرفت رو
معرفی میکنه.
شهر قونیه
تپه ی علاءالدین در قسمت مرکزی شهر
قونیه قرار داره که در بالای اون یک پارک زیبا بنا شده و چشم انداز خوبی
داره. خیابونی که روبروی این تپه ست به مقبره ی مولانا ختم می شه. در دو
طرف همین خیابون مراکز متعددی برای خرید وجود دارن. پیاده روها بزرگ و
تمیزن. در کوچه ی پشت مقبره مولانا میشه انواع سوغاتی های از قبیل قاب عکس،
مجسمه های کوچک، کریستال های چرخان با تصاویری از مولانا، مقبره یا دراویش
چرخان رو تهیه کرد و قیمت اون ها از 6 تا 20 لیر متغیره. قیمت ها تقریباا
ثابته و با چونه زدن، زیاد تغییر نمی کنه.
مردم
عادی به زبان ترکی صحبت می کنند و انگلیسی متوجه نمیشن ولی در مراکز
توریستی، هتل ها و باجه های پلیس میتونین به زبان انگلیسی صحبت کنین. قونیه
شهریه که مردمش به دیدن گردشگر خارجی عادت کردن و با گردشگران خیلی خوب
برخورد میکنن. اگر از عابری نشانی بپرسین، حتی اگر زبان انگلیسی ندونه، با
اشاره شما را به بهترین نحو راهنمایی میکنه. پوشش زنان آزاده و خانم هایی
با حجاب کامل یا روسری های رنگی و لباس گشاد و بلند زیدا به چشم میخورن.
رفت و آمد در شهر قونیه
وسایل
حمل و نقل عمومی در محدوده مرکزی شهر به راحتی مسافرین رو جابجا می کنن.
تاکسی، مینی بوس، اتوبوس و تراموا در اکثر محدوده های مرکزی شهر وجود داره و
کرایه ی هر نفر برای تراموا یک و نیم لیره و تاکسی به نسبت گرون تره و با
تاکسی متر محاسبه می شه. به عنوان مثال در محدوده های نزدیک و مرکزی شهر
حدود 7 لیر و کرایه ی مناطق دورتر حدود 20 – 15 لیر می شه. تراموا تا ساعت
12 شب کار می کنه و حتی در ساعات دیروقت شب هم شما در شهر احساس ناامنی نمی
کنین. در ساعات شلوغ عصر و غروب ، تراموای شهری مملو از جمعیت می شه و جای
نشستن نیست. مردان و جوانان جای خود را به زنان و افراد مسن تر می دن تا
بشینن.